اندوه ملی نیازمند «سمفونی» نه «تکنوازی»
زمان حلال مشکلات نیست و زخمها را مرهم نمینهد. این غم نمیگذرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/10/25 ساعت 11:13
به گزارش تبیان به نقل از روزنامه ایران، آنطور که «دکتر حسن عشایری» روانشناس اجتماعی به روزنامه ایران میگوید: «زمان حلال مشکلات نیست و زخمها را مرهم نمینهد. این غم نمیگذرد.» کاربران فضای مجازی هم زخمهای جمعی در یک سال گذشته را یادآوری میکنند:«با پلاسکو فروریختیم و با سانچی سوختیم.» و میپرسند آیا «پلاسکو» آباد شد؟ آیا «سرپل ذهاب» پس از زلزله قد راست کرد؟ تا این سؤال پیش بیاید که با «اندوههای ملی» چه برخوردی باید کرد؟ عشایری میگوید:«مرگ و حوادث مرگبار در همه دنیا به سراغ جوامع بشری میآید، سونامی،آتش سوزی و زلزله.»
او تأکید میکند:«انسان دشواری وظیفه است اما باید برخورد با حوادث را یاد گرفت. در ژاپن شدیدترین زلزلهها میآید اما حادثه تلخی به دنبال آن نوشته نمیشود.» او بر نقش انسانها در جلوگیری از خسارت ناشی از حوادث طبیعی تأکید میکند و میگوید:«در حوادث اینچنینی نیاز به یک همبستگی جمعی در یک جامعه سالم داریم.»
به گفته عشایری جامعه سالم با جامعهای که دارای شکاف طبقاتی است و قشری در آن در «آستانه فقر» قرار دارند، متفاوت است. این متخصص تأکید میکند باید از حوادث و از تاریخ تجربه گرفت. او حوادثی چون پلاسکو، کرمانشاه و سانچی را باعث جریحه دار شدن عواطف افکارعمومی میداند و اعتقاد دارد که بسیاری از واکنشهای اجتماع به حوادث تلخ، ذهنی، زودگذر و لفظی است.
کاربری مینویسد:« پارسال چنین روزهایی منتظر خبری از آتشنشانهای پلاسکو بودیم و امسال ملوانان نفتکش سانچی، سرانجام پلاسکو فروریخت و نفتکش غرق شد؛ حس خفگی بعد از خاموشی آخرین بارقههای امید رهایمان نمیکند.»
«عشایری» اندوه را بزک شده شادی میداند و تأکید میکند:« باید فرآیندها بررسی شود. باید از حوادث یاد گرفت.» عشایری اعتقاد دارد که واکنش پر ایراد جامعه ایرانی به حوادث به فرهنگ و اجتماع برمی گردد:«ما روزمرگی میکنیم و بعد میگوییم این نیز بگذرد. اما باید قبول کنیم که این نیز نمیگذرد.»
این جامعه شناس اجتماعی، اعتقاد دارد که باید از احساسات گذر کرد و همه چیز را علمی بررسی کرد:«علم نوراست و در حقیقت ظلمات را باز میکند.» او معتقد است که باید علم را بومی کرد و از خود پرسید چرا چنین اتفاقی میافتد؟ عشایری کلید حل اندوههای جمعی را در مغز فرهنگی و اجتماعی جامعه میداند و تأکید میکند باید روحیه مسئولیت پذیری، وجدان اجتماعی و مغز فرهنگی را افزایش داد.
یک روزنامهنگارهم در توئیتر مینویسد:« درباره نفتکش سانچی تا آخرین لحظه امید داشتیم که در موتورخانه و زندهاند، در پلاسکو هم همین امید را داشتیم. مردمی هستیم که درباره همه چیز خودمان را تا آخرین لحظه دلداری میدهیم. این امید سودی هم دارد وقتی قرار است تا استخوان هایمان بسوزیم؟»
عشایری در توصیف جامعه ایرانی از فرهنگ «تک نوازی» سخن به میان میآورد و یادآوری میکند:« ما فرهنگ «سمفونی» نداریم.» به اعتقاد او به دلیل فرهنگ تک نوازی است که جامعه حل مشکل را از سمت اسطوره ها می بیند:«همراهی ما در اتفاقات کلامی و زودگذر است.»او در زمان زلزله بم 19 بار به این شهر ویران سفر کرد:«باید به جای حرف، عمل کرد.»
عشایری روی همبستگی و باهم بودن تأکید میکند و میگوید:«انسان زاینده وظیفه است باید از شعار دادن دوری کرد.» عشایری تأکید میکند که رسانهها نباید از کنار حادثه تلخ سانچی بگذرند. به گفته او روزنامه نگاران و خبرنگاران باید پاسخ این سؤال را به گوش عموم برسانند که وضعیت دیگر کشتیها چطور است؟ آیا بازهم شاهد چنین اتفاقی خواهیم بود؟ آیا این حادثه با تکنولوژی روز قابل پیشگیری نبود؟
منبع: روزنامه ایران
او تأکید میکند:«انسان دشواری وظیفه است اما باید برخورد با حوادث را یاد گرفت. در ژاپن شدیدترین زلزلهها میآید اما حادثه تلخی به دنبال آن نوشته نمیشود.» او بر نقش انسانها در جلوگیری از خسارت ناشی از حوادث طبیعی تأکید میکند و میگوید:«در حوادث اینچنینی نیاز به یک همبستگی جمعی در یک جامعه سالم داریم.»
به گفته عشایری جامعه سالم با جامعهای که دارای شکاف طبقاتی است و قشری در آن در «آستانه فقر» قرار دارند، متفاوت است. این متخصص تأکید میکند باید از حوادث و از تاریخ تجربه گرفت. او حوادثی چون پلاسکو، کرمانشاه و سانچی را باعث جریحه دار شدن عواطف افکارعمومی میداند و اعتقاد دارد که بسیاری از واکنشهای اجتماع به حوادث تلخ، ذهنی، زودگذر و لفظی است.
کاربری مینویسد:« پارسال چنین روزهایی منتظر خبری از آتشنشانهای پلاسکو بودیم و امسال ملوانان نفتکش سانچی، سرانجام پلاسکو فروریخت و نفتکش غرق شد؛ حس خفگی بعد از خاموشی آخرین بارقههای امید رهایمان نمیکند.»
«عشایری» اندوه را بزک شده شادی میداند و تأکید میکند:« باید فرآیندها بررسی شود. باید از حوادث یاد گرفت.» عشایری اعتقاد دارد که واکنش پر ایراد جامعه ایرانی به حوادث به فرهنگ و اجتماع برمی گردد:«ما روزمرگی میکنیم و بعد میگوییم این نیز بگذرد. اما باید قبول کنیم که این نیز نمیگذرد.»
همراهی ما در اتفاقات، کلامی و زودگذر است. باید به جای حرف، عمل کرد.
این جامعه شناس اجتماعی، اعتقاد دارد که باید از احساسات گذر کرد و همه چیز را علمی بررسی کرد:«علم نوراست و در حقیقت ظلمات را باز میکند.» او معتقد است که باید علم را بومی کرد و از خود پرسید چرا چنین اتفاقی میافتد؟ عشایری کلید حل اندوههای جمعی را در مغز فرهنگی و اجتماعی جامعه میداند و تأکید میکند باید روحیه مسئولیت پذیری، وجدان اجتماعی و مغز فرهنگی را افزایش داد.
یک روزنامهنگارهم در توئیتر مینویسد:« درباره نفتکش سانچی تا آخرین لحظه امید داشتیم که در موتورخانه و زندهاند، در پلاسکو هم همین امید را داشتیم. مردمی هستیم که درباره همه چیز خودمان را تا آخرین لحظه دلداری میدهیم. این امید سودی هم دارد وقتی قرار است تا استخوان هایمان بسوزیم؟»
عشایری در توصیف جامعه ایرانی از فرهنگ «تک نوازی» سخن به میان میآورد و یادآوری میکند:« ما فرهنگ «سمفونی» نداریم.» به اعتقاد او به دلیل فرهنگ تک نوازی است که جامعه حل مشکل را از سمت اسطوره ها می بیند:«همراهی ما در اتفاقات کلامی و زودگذر است.»او در زمان زلزله بم 19 بار به این شهر ویران سفر کرد:«باید به جای حرف، عمل کرد.»
عشایری روی همبستگی و باهم بودن تأکید میکند و میگوید:«انسان زاینده وظیفه است باید از شعار دادن دوری کرد.» عشایری تأکید میکند که رسانهها نباید از کنار حادثه تلخ سانچی بگذرند. به گفته او روزنامه نگاران و خبرنگاران باید پاسخ این سؤال را به گوش عموم برسانند که وضعیت دیگر کشتیها چطور است؟ آیا بازهم شاهد چنین اتفاقی خواهیم بود؟ آیا این حادثه با تکنولوژی روز قابل پیشگیری نبود؟
منبع: روزنامه ایران