تبیان، دستیار زندگی

آسیب چیست و منظور از آسیب های اجتماعی کدام است ؟

آسیب، واژه ای است که بیشتر صبغه پزشکی و زیست شناختی دارد و مسأله اجتماعی بیشتر جامعه شناسانه است البته بعضی آسیب را صورت های خیلی خاصی از مسأله اجتماعی قلمداد کرده و بیشتر به رفتارهای نابهنجار و مغایر با قانون تسری داده اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آسیب اجتماعی
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، چندی پیش دومین همایش ملی آسیب های اجتماعی باحضوراساتید جامعه شناسی وعلوم دینی درتهران برگزارشد.مهمترین محورهای برگزاری  این همایش آسیب های اجتماعی ،علت های این پدیده وچگونگی شناخت ومقابله با این آسیب ها بوده است .دراین همایش اساتید جامعه شناسی همچون دکترسیدحسین سراج زاده ، دکترمحمدامین قانعی راد ،دکتر مصطفی محقق داماد،دکتر غلامعباس توسلی ودکترسعید معیدفرحضورداشتندوبه بررسی این پدیده اجتماعی پرداختند.دراین گردهمایی علمی ،هرکدام از مدعوین دیدگاه های خودرا درخصوص آسیب های اجتماعی مطرح نمودند که به لحاظ اهمیت موضوع درچندبخش ازنظرتان خواهدگذشت ،اولین سوالی که مدعوین بدان پاسخ گفته انداین است :تعریف شما از آسیب چیست و منظور از آسیب های اجتماعی کدام است ؟
با مسائل اجتماعی در هم تنیده، لایه لایه و هم افزا روبرو هستیم
سراج زاده : درباره تعریف آسیب اجتماعی من شخصاً ترجیح می دهم از کلمه مسأله اجتماعی استفاده کنم که ترجمه  social problemمی باشد، آسیب، واژه ای است که بیشتر صبغه پزشکی و زیست شناختی دارد و مسأله اجتماعی بیشتر جامعه شناسانه است البته بعضی آسیب را صورت های خیلی خاصی از مسأله اجتماعی قلمداد کرده و بیشتر به رفتارهای نابهنجار و مغایر با قانون که جرم هم ذیل این ها تعریف می شود اشاره کرده اند، اما من معتقدم مسأله اجتماعی همه این ها را در برمی گیرد و صورت های خاصی از مسأله اجتماعی، جرم و یا انحراف هستند و صورت هایی از مسأله اجتماعی ناظر بر وضعیت، شرایط و یا موقعیت هایی که برای جامعه اختلال ایجاد می کند، می باشند. قاعدتاً مسأله اجتماعی آن چیزی می شود که از نظر بخش قابل توجهی از مردم بر اساس معیارها و هنجارهای پذیرفته شده آنها غیر قابل قبول است و این عمدتاً جنبه ذهنی مسائل اجتماعی است. از جنبه دیگر اختلالی در نظم اجتماعی و گذران عادی زندگی اجتماعی ایجاد می کند و دشواری هایی چه از حیث روانی و چه از حیث اجتماعی برای افراد ایجاد می کند.
عدم توانایی جامعه در ایجاد رابطه و معنا منجر به آسیب‌های اجتماعی می‌شود
قانعی راد:اعتیاد، خشونت، فقر و خودکشی از انواع  آسیب‌های اجتماعی هستند. منتها بحث این جاست که سرچشمه آسیب‌های اجتماعی کجاست؟ سرچشمه  آسیب‌های اجتماعی خود جامعه است یعنی جایی که جامعه دچار آسیب می شود ما با مجموعه ای از پدیده ها روبرو می شویم که آن پدیده ها را در سطح فردی می توان اندازه گیری کرد. مثلاً می توان گفت که درصدی از اعضاء جامعه دچار اعتیاد شده اند، سطح سنجش ما در مورد  آسیب‌های اجتماعی، سطح فردی است ولی در واقع جامعه دچار آسیب شده است و بازتاب آن را به صورت  آسیب‌های اجتماعی نشان می دهد؛ جامعه به عنوان کانونی از معنا و به عنوان پدیده ای مبتنی بر رابطه یا روابط انسانی است و در واقع بدون وجود این دو چیزی به نام جامعه وجود ندارد. بدون این که انسان ها با هم ارتباط داشته باشند و بدون این که معنا ساخته شود جامعه شکل نمی گیرد؛ یعنی اگر کانونی برای ساخت معنا و تکوین رابطه وجود نداشته باشد، جامعه وجود ندارد؛ لذا دو کارکرد اساسی جامعه که آسیب پیدا می کند، توانائی آن برای ایجاد رابطه و ایجاد معنا می باشد. هر زمان که این دو دچار مشکل شوند یعنی جامعه نتواند بین افراد ارتباط برقرار کند و افراد را به همدیگر پیوند ندهد، افراد دچار آسیب شده و یا موقعی که جامعه نتواند برای زندگی انسان ها معنا بسازد و نتواند زندگی آن ها را معنادار کند و فرهنگ که کانون معنا سازی است اهمیت و جایگاه خود را از دست دهد، در چنین صورتی ما با انواع متفاوت  آسیب‌ها مواجه خواهیم بود.بنابراین سر منشأ  آسیب‌های اجتماعی در ترک خوردن رابطه یا شکست روابط اجتماعی و عدم توانایی جامعه در منسجم کردن خود می باشد یعنی همان انسجام اجتماعی که انسان ها را به هم نزدیک می کند و پیوند می دهد.هر جامعه ای بر مبنای این نزدیکی شکل می گیرد. مفهوم پاتولوژی، مفهومی است که از پزشکی وام گرفته شده است و فرض بر این است که جامعه به عنوان یک ارگانیسم و بدن احتمال دارد که دچار آسیب شود. همان طور که بدن انسان دچار آسیب و بیماری می شود، این بیماری هنگامی شکل می یابد که جامعه «چسب اجتماعی» خود را از دست بدهد و به همین دلیل انسان ها که در فقدان انسجام جمعی دچار انزوا و بیگانگی می شوند احتمال دارد که به طرف رفتارهای مجرمانه بروند یا سوق داده شوند و برای مثال دست به خشونت بزنند. این خشونت می تواند معطوف به خود فرد باشد که خودکشی است و هم می تواند به صورت قتل به دیگران معطوف گردد. افرادی که پیوند خود را با جامعه از دست داده باشند به سوی انواع آسیب‌ها از افسردگی و بی انگیزگی تا اعتیاد و خودکشی... کشیده می شوند. ارتباط آن ها از دست رفته یا تضعیف شده و دچار نوعی حس وانهادگی، تنها شدگی و تنها بودن می شوند، زندگی برای آنها بی معنا شده لذا ترجیح می دهند این وجود بی معنا را به طریقی محو کنند ؛ به این دلیل که پیوندی با جامعه ندارند به تدریج آدم های دیگر در نظرشان بی ارزش می شوند و حتی ممکن است از طریق رفتارهای خشونت آمیز با دیگران برخورد کنند و آن ها را از بین ببرند. مهم ترین قضیه در  آسیب‌های اجتماعی، آسیب دیدن خود جامعه است، کلیه تبعاتی که در این زمینه پیدا می شود نشان می دهد که جامعه آسیب دیده است تا این که فی نفسه نشان از آسیب دیدن افراد داشته باشد.
منبع: تسنیم