تبیان، دستیار زندگی
بر اساس مشاهدات از رانندگی در اروپا و رانندگی در تهران، به نظر می رسد در کنار مشکلات مختلفی که در سبک رانندگی ما وجود دارد بیش از همه، جامعه ما از نداشتن یک فرهنگ رفتار اجتماعی مطلوب رنج می برد. مشکل وقتی ناراحت کننده می شود که جامعه ما ظرفیت و زمینه داشت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رانندگی ایرانی،متناقض دین

رانندگی

بخش اجتماعی_مدل رانندگی ایرانی یکی از تناقض های عجیب در فرهنگ عمومی ماست. ما از طرفی به داشتن یک فرهنگ غنی هم از جهت ایرانی بودن و هم از جهت اسلامی بودن به خود مفتخریم و غرب را به دلیل انحطاط فرهنگی نکوهش می کنیم ولی از آن طرف برخی از رفتارهای اجتماعی ما معادلات را به هم می زند. یکی از این رفتارهای اجتماعی سوال برانگیز مدل رانندگی ما ایرانی هاست. سبک رانندگی ایرانی به حدی عجیب و بی نظم است که متاسفانه در سطح اینترنت نیز از بی نظمی و بی فرهنگی در سبک رانندگی بخصوص در تهران فیلم هایی منتشر شده است. حتی شنیده شده که تورهای مسافرتی خارجی به توریست هایی که قصد دارند به ایران سفر کنند نسبت به خطرات مربوط به رانندگی در ایران به شدت هشدار می دهند. واقعا باید پرسید مشکل در کجاست؟ آیا مربوط به آموزش ناکافی است یا جریمه های اندک و یا عامل دیگر که ما آن را فرهنگ رفتار اجتماعی می نامیم.

بر اساس مشاهدات از رانندگی در اروپا و رانندگی در تهران، به نظر می رسد در کنار مشکلات مختلفی که در سبک رانندگی ما وجود دارد بیش از همه، جامعه ما از نداشتن یک فرهنگ رفتار اجتماعی مطلوب رنج می برد. مشکل وقتی ناراحت کننده می شود که جامعه ما ظرفیت و زمینه داشتن یک فرهنگ غنی و نمونه را دارد اما در عمل چیزی نمی بینیم که منطقا دلیل آن را باید در استفاده نکردن از ظرفیت های دینی و سنتی (و یا نبود رفتار اسلامی) و یا به بیان دیگر جلوه گر نشدن نشانه های رفتار اسلامی در جامعه جستجو کرد. این موضوع را می توان در زمینه های مختلف اجتماعی از سبک رانندگی، سبک برخورد در ادارات و جاهایی که با ارباب رجوع سروکار دارند و ... مشاهده کرد.

به نظر می رسد که جامعه ما به فرض اگر در ابعاد اقتصادی و رفاهی 50 سال از حالت مطلوب عقب یا توسعه نیافته باشد متاسفانه باید اذعان کرد که  در بعد فرهنگ رفتار اجتماعی شاید 100 سال از آنچه باید باشد عقب است. چرا در یک کشور اروپایی همینکه با چرغ راهنما فرد علامت می دهد که قصد تغییر خط خود را دارد در اکثر موارد ماشین عقب با هر سرعتی که باشد به نحوی نشان می دهد که به دنبال کمک به فرد مقابل است ولی در اینجا و بویژه در تهران حتی در شرایط ترافیک که عبور و مرور به کندی انجام می شود راه دادن به ماشینی که به دنبال تغییر خط خود است برای فرد عقب خیلی سنگین است و تا جایی که امکان دارد (یعنی تا زمانی که فرد عقب مطمئن است بدون تماس فیزیکی به ماشینی که راهنما می زند می تواند عبور کند) سعی می کند این کمک را به فرد دیگری واگذار کند. نمونه دیگر، چرا علامت دهی به ماشین جلو یا مقابل با نور زدن بالا در یک کشور اروپایی تفسیری صد در صد متفاوت با نور بالا زدن در ایران دارد. در اینجا وقتی به ماشین جلو یا مقابل با نور بالا علامت می دهی یعنی مواظب خودت باش چون من سرعت و جهت خود را عوض نخواهم کرد و یا به خط دیگری برو تا من با سرعت مسیرم را ادامه دهم. ولی در آنجا وقتی به ماشین مقابل با نور بالا علامت می دهی یعنی قصد داری او را در تصمیمی که دارد کمک کنی یا حق تقدم را به او واگذار کنی.

راه دادن به افراد و دادن حق تقدم، خود نوعی خدمت به خلق است

به نظر می رسد اینگونه موارد نمودهای واقعی توسعه نیافتگی است و نه صرفا درآمد سرانه و یا پیشرفت های تکنولوژیک. انسان زمانی طعم توسعه نیافتگی را باید بچشد که وقتی برای ارسال یک بسته وارد یک دفتر پست کوچک می شوی که اتفاقا در آن زمان ارباب رجوع دیگری نیست، نه نفر کارمند دفتر کوچک پست در پشت میز برگه هایی را گاها از این طرف به آن طرف منتقل می کنند و با هم در مورد مسائل متفرقه گپ می زنند و بعد از پنج دقیقه که مانند مجسمه معطل شده ای به سختی جوابت را می دهند. توسعه نیافتگی را باید وقتی دید که مراجعه کننده بیچاره ای بعد از آنکه کارش در یک اداره یا سازمان بی دلیل راه نیافتاده است از آنجا بیرون می رود و از عمق جان به زمین و زمان فحش می دهد و کسی از درد درونش و ظلمی که بواسطه بروکراسی ناکارآمد ادارات و سازمانها بر او روا شده آگاه نیست.  توسعه نیافتگی را باید وقتی دید که فردی با ماشین در گوشه باریک خیابان گیر کرده و دقایقی چراغ راهنما می زند که عبور کند اما کسی حاضر نیست برای یک لحظه به جای پدال گاز از پدال ترمز استفاده کند (اتفاقا طمع او برای گاز دادن و رد شدن سریع از کنار او بیشتر می شود) تا مبادا یک ثانیه دیرتر به مقصدش برسد.

رانندگی

باز هم تکرار می کنیم که همه این نقدها و انتظارات بالا از فرهنگ اجتماعی ما تنها به خاطر دارا بودن ذخایر غنی و بالقوه فرهنگی در دین و سنت های ماست که متاسفانه به خاطر رفتار نکردن اسلامی و انسان دوستانه ما نمودی نمی یابد. البته در این نکوهش رفتارهای منفی اجتماعی نباید تعمیم بیجا داد. نه آن فرهنگی که اکثر اروپاییان در رانندگی دارند قابل تعمیم به کل فرهنگ آنهاست و نه این نکوهش ما از رانندگی ایرانی قابل تعمیم به بقیه رفتارهاست. اتفاقا ایرانی ها در سطح رفتارهای فردی ( در مقابل رفتارهای اجتماعی و جمعی) بسیار گرم و خوش برخورد هستند ولی مشکل در گذار از رفتار فردی به رفتار جمعی است. این مشکل را باید در روانشناسی اجتماعی جستجو کرد که چرا در تنظیم روابط جمعی و ملتزم بودن به احترام به انسانیت افراد در اجتماع دچار مشکل می شویم.

در واقع باید گفت  ریشه همه این مشکلات در فرهنگ روابط اجتماعیمان، بهره نبردن از مکتب غنی و انسان ساز دینمان اسلام است. نگاهی به سیره و بیان پیشوایانمان همه نشانگر توصیه به تکریم افراد و احترام به شخصیت انسانی آنها و کمک کردن برای رفع نیازهای مردم است، آنجا که امام علی(ع) خطاب به مالک اشتر فرمود: «مهربانی به مردم و دوست داشتن آن ها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان دوگروهند یا هم کیشان تو هستند و یا همانندان تو در آفرینش. » در جای دیگر از نامه خود به مالك می‌فرمایند: «سعی كن كه با آگاهی، برخوردهای تندشان را تحمل كنی و تنگ حوصلگی و خودخواهی را از خود دور كن تا خدا درهای رحمت خود را به رویت بگشاید و صواب طاعتت را به تو ارزانی فرماید.»

جالب است که امام نمی فرماید که مبادا با آنها برخورد تندی کنی بلکه بسیار بالاتر از این حرف که  حتی اگر مراجعه کنندگان با تو رفتار تندی کردند تو آنها را به خوبی تحمل کن. حال بد نیست در کنار این بیان زیبای امام، برای لحظه ای نوع برخورد در برخی ادارات با ارباب رجوع را تصور کنیم. اینجا باید ارباب رجوع با اضطراب و نگرانی وارد شود و نذری کند تا مبادا برخورد نامناسبی با او شود یا بی جهت کارش را به تاخیر بیاندازند.

فلسفه شکل گیری اداره و سازمان در این است که به انسان خدمتی برساند و البته همه بر این نکته آگاهیم که ما حتی انجام نگرفتن کار اداریمان را بر تحقیر و برخوردی که به انسانیت و عزت درونی انسان لطمه می زند ترجیح می دهیم. انگار ما فراموش می کنیم که وقتی در پشت میزی قرار گرفتیم، فلسفه وجودی ما در خدمت و تکریم آن انسانی است که همه سازمانها و دولت ها برای رفع نیازهای او شکل گرفته اند.

یا در هنگام رانندگی فراموش می کنیم که راه دادن به افراد و دادن حق تقدم، خود نوعی خدمت به خلق است. امام علی (ع) می فرماید: هر کس به برادر ایمانی خود در راه خدا سود و بهره ای رساند خداوند در بهشت خانه ای برای او مهیا می سازد. و نیز امام صادق (ع) نیز فرموده اند: هر مومنی که توانایی یاری برادر مومن را داشته باشد و کمک و یاریش نماید خداوند در دنیا و آخرت یاریش می فرماید.

منبع:منصور ملکی/سایت الف

تنظیم برای تبیان/سمیه حدادی